امام حسین‏(ع‏)‏



بخشی از فرمایشات مهم امام حسین در سرزمین منی و ایام حج، یک سال قبل از به درک واصل شدن معاویه (سال 60 هجری) خطاب به علما و شخصیت های برجسته ی آن روزگار:


... وَاءَنْتُمْ اءَعْظَمُ النّاسِ مُصِيبَةً لِما غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنازِلِ العُلَماءِ لَوْكُنْتُمْ تَشْعُرون ذلِكَ بِاءَنَّ مَجارى اْلاُمورِ وَاْلاَحْكامِ عَلى اءَيْدِى الْعُلَماءِ بِاللّه اْلا مناءِ عَلى حَلا لِهِ وَحَرامِهِ فَاءَنْتُمُ الْمُسْلُوبُونَ تِلْكَ الْمَنْزلَةَ وَمَا سُلِبْتُم ذلِكَ إِلاّ بِتَفَرُّقِكُمْ عَنِ الْحَقِّ وَاْختِلافِكُمْ فِى السُّنَةِ بَعْدَ الْبَيِّنَةِ الْواضِحَة ولَوْ صَبَرْتُمْ عَلَى اْلاَذى وَتَحَمَّلْتُمُ الْمَؤُونَةَ فى ذاتِ اللّه كانَتْ اءُمورُاللّهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَعَنْكُمْ تَصْدُرُ وَاِلَيْكُمْ تَرْجِعُ ولكِنّكُم مَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ وَاستَسلمتُم اءُمْورَاللّهِ فى اءَيديهِم يَعْمَلُونَ بِالشُّبهاتِ ويَسيرُون فى الشَّهَواتِ سَلَّطَهُمْ عَلى ذلِكَ فِراركُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَاِعْجابُكُمْ بِالْحَياةِ الّتى هِىَ مُفارِقَتكُم فَاءَسْلَمْتُمْ الضُّعَفاءَ فِى اءَيديهِم فَمِنْ بَيْن مُستَعبَدٍ مَقْهُورٍ وبَيْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلى مَعيشتِهِ مَغْلُوبٍ يَتَقَلَّبُونَ فِى الْمُلْك بآرائِهِمْ وَيَسْتَشْعِرونَ الْخِزْىَ بِاءَهْوائِهِمْ اِقتِداءً بِاْلاَشْرارِ وَجُرْاءَةً عَلى الْجَبّارِ

فى كُلِّ بَلَدٍ منْهُمْ عَلى منْبَرِهِ خَطيبٌ مِصقعٌ فَاْلاَرضُ لَهُمْ شاغِرةٌ وَاءَيْديهمْ فيها مَبْسوطَةٌ وَالنَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لا يَدْفَعُونَ يَدَ لامِسٍ، فَمِنْ بَيْن جَبَّارٍ عَنيدٍ وَذى سَطوَةٍ عَلى الضَّعفَةِ شَديدٍ، مُطاعٍ لا يَعْرِفُ الْمُبْدِءَ المُعيدَ

فَيا عَجَباً وَمالى لااءَعْجَبُ وَاْلاَرضُ مِنْ غاشٍ غَشُومٍ وَمُتَصَدِّقِ ظلومٍ وعامِلٍ عَلى المُؤ مِنينَ بِهِمْ غَيْرُ رَحيمٍ، فَاللّهُ الْحاكِمُ فيما فيهِ تَنازَعْنا وَالْقاضى بِحُكْمِهِ فيما شجَرَ بَيْنَنا

اَللّهُمَّ اِنَّكَ تَعْلَمُ اءَنَّهُ لَمْ يَكُنْ ما كانَ مِنَّا تَنافُساً فى سُلْطانٍ وَلاَ الِْتماساً مِنْ فُضولِ الْحُطامِ وَلكِنْ لِنُرِىَ المعالِمَ مِنْ دِينكَ ونُظْهِرَ اْلا صْلاحَ فى بِلادِكَ وَيَاءمَنَ الْمَظْلُومُون مِنْ عِبادكَ وَيُعْمَلَ بِفَرائِضِكَ وَسُننِكَ وَاَحْكامِكَ فِاَنَّكُمْ اِنْ لا تَنْصُرونا وَتَنْصِفونا قَوِىَ الظَّلَمَةُ عَليْكُمْ وَعَمِلُوا فى اِطفاءِ نُورِ نَبِيِّكُمْ وَحَسْبُنَااللّه وَعَليهِ تَوكَّلنا وَاليهِ اَنَبْنا وَاِلَيْهِ الْمَصيرُ))

ترجمه:

... مصيبت شما (گروه علمای دین) از مصائب همه مردم سهمگين تر است ؛ زيرا منزلت و مقام علمايى را از شما باز گرفته اند چون در حقيقت امور ادارى كشور و صدور احكام قضايى و تصويب برنامه هاى كشور بايد به دست دانشمندان روحانى كه امين حقوق الهى و داناى حلال و حرامند اجرا شود. اما اينك مقامتان را از شما باز گرفته و ربوده اند و اين كه چنين مقامى را از دست داده ايد هيچ علتى ندارد جز اين كه از دور محور حق پراكنده ايد و در باره سنّت پس از اين كه دلايل روشن بر حقيقت و كيفيت آن وجود دارد، اختلاف پيدا كرده ايد. شما اگر مردانى بوديد كه بر شكنجه و ناراحتى شكيبا بوديد و در راه خدا حاضر به تحمل ناگوارى مى شديد مقررات براى تصويب پيش شما آورده مى شد و به دست شما صادر مى شد و مرجع كارها بوديد. اما شما به ستمكاران مجال داديد تا اين مقام را ازشما بستانند و گذاشتيد حكومتى كه قانونا مقيد به شرع است به دست ايشان بيفتد تا براساس سست حدس و گمان به حكومت پردازند و طريقه خودكامگى و اقناع شهوت را پيشه سازند.

مايه تسلط آنان بر حكومت ، فرار شما از كشته شدن بود و دلبستگى تان به زندگى گريزان دنيا. شما با اين روحيه و رويه، توده ناتوان را به چنگال اين ستمگران گرفتار آورديد تا يكى برده وار سركوفته باشد و ديگرى بيچاره وار سرگرم تاءمين آب و نانش. و حكام خودسرانه در منجلاب سلطنت غوطه خورند و با هوسبازى خويش ننگ و رسوايى به بار آورند، پيرو بدخويان گردند و در برابر خدا گستاخى ورزند.

در هر شهر سخنورى از ايشان بر منبر آمده و گماشته است . خاك وطن زير پايشان پراكنده و دستشان در آن گشاده است . مردم بنده ايشانند و قدرت دفاع از خود را ندارند. يك حاكم ديكتاتور و كينه ورز و بدخواه و حاكم ديگر بيچارگان را مى كوبد و به آنها قلدرى و سختگيرى مى كند و آن ديگر فرمانروايى مسلط است كه نه خدا را مى شناسد ونه روز جزا را.

شگفتا! و چرا نه شگفتى ! كه جامعه در تصرف مرد دغلباز ستمكارى است كه ماءمور مالياتش ستم ورز است و استاندارش نسبت به اهالى و مؤ منان نامهربان و بى رحم .خداست كه درموردآنچه درباره اش به كشمكش برخاسته ايم حكومت و داورى خواهد نمود و درباره آنچه بين ما رخ داده با راءى خويش حكم قاطع خواهدكرد.

حسين بن على عليهما السلام در پايان سخنرانيش چنين گفت :

((خدايا! بى شك تو مى دانى آنچه از ما سرزده (يعنى مبارزه اى كه اخيرا بر ضد دستگاه حاكمه اموى پيش گرفته ايم ) رقابت در به دست آوردن قدرت سياسى نبوده و نه جستجوى ثروت ونعمتهاى زائد، بلكه براى اين بوده كه اصول و ارزشهاى درخشان دينت را بنماييم و ارائه دهيم و در كشورت اصلاحات پديد آوريم و بندگان ستمزده ات را ايمن و برخوردار از حقوق مسلمشان گردانيم . و نيز تا به وظايفى كه مقرر داشته اى و به سخن و قوانين و احكامت عمل شود. بنابراين شما (گروه علماى دين ) اگر ما را يارى نكنيد و در گرفتن داد ما با ما همصدا نگرديد ستمگران در مقابل شما قدرت بيشترى پيدا خواهند نمود و در خاموش كردن مشعل فروزان ((نبوت )) فعالتر خواهند گرديد خداى يگانه ما را كفايت است و بر او تكيه مى كنيم و به سوى او رومى آوريم و سرنوشت ما دست او و بازگشت ما به سوى اوست )).

و اين بود خطبه حسين بن على عليهما السلام كه در ((منى )) ايراد فرموده و بر حاضران مؤ كّداً دستور داده است كه در ابلاغ آن بر ديگران تلاش كنند تا تدريجا همه مسلمانان از ضربه هايى كه بر پيكره اسلام وارد شده آگاه شوند و از حوادث خطرناك آينده كه اساس اسلام را مورد تهديد قرار مى دهد مطلع گردند.



---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع: کتاب سخنان حسین بن علی علیهما السلام از مدینه تا کربلا – گردآوری: مرحوم محمد صادق نجمی



نظرات شما عزیزان:

Arsalan
ساعت10:38---10 دی 1391
کارت20؛ایول،موفق باشی،بای...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ 6 آذر 1391برچسب:, توسط مهران